Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، «حکمرانی نوین»، «اصلاح ساختاری»، «اصلاحات» و... عبارات پرتکرار این روزهای جامعه پرالتهاب ایرانی است، موافقان و منتقدین هر یک وجهی از تغییر را مطالبه می‌کنند و البته، روباهان عرصه سیاست‌ هم از این آب گل‌آلود قصد ماهیگیری خود را دارند. درباره یکی از نیازهای اساسی جامعه و ساختار سیاسی در بحث اصلاح ساختاری با حجت‌الاسلام سعید فخرزاده پژوهشگر مطالعات انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران گفت‌وگویی داشتیم که حاصل کار را در ادامه می‌خوانید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 


سعید فخرزاده

نیازهایی که انقلاب‌آفرین شدند

حجت‌الاسلام سعیدفخرزاده در ابتدا گفت:‌ علل پدیده‌ای به نام «انقلاب اسلامی» در شعارهای مردم انقلابی آن زمان خودش را نمایان کرده بود، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» سه مؤلفه اساسی در تکوین و فرایند انقلاب سال ۵۷ بود که مردم خواهان آن بودند تا این سه مقوله در «کنار هم» و با یک هم‌پوشانی بتوانند آن آرمان‌های مورد نظر را تحقق بخشند. چیزی که مدنظر ایرانیان واقع می‌شد وجود هر سه مؤلفه بدون نقض یکدیگر در سطوح مختلف جامعه بود، نه جمهوری اسلامی فدای آزادی شود و نه آزادی فدای استقلال. 

فقدان دیالکتیک اندیشه‌ای در سطح جامعه

وی افزود: اما پس از انقلاب، کشور و جامعه ما با یک سلسله وقایعی مواجه شدند که آن اتفاقات زمینه‌ای شد تا بعدها طی یک فرایند پیچیده‌ای چنین تلقی شود که در کشور «آزادی بیان» وجود ندارد. البته مقصود این قشر از نبود آزادی بیان نه اینکه حرف نمی‌شود زد، چون تاریخ ثابت کرده بسیاری بوده‌اند که حرف‌ها و نقدهایی را بیان داشتند، بلکه مقصود مدعیان عدم آزادی بیان، نبود «جریان گفت‌وگو» و «دیالکتیک اندیشه‌ای» در سطح جامعه است، چیزی که در سال‌های اولیه انقلاب و قبل از ورود برخی جریانات به فاز مسلحانه در سطح جامعه جاری و ساری بود اما پس از اجرای اقدامات مسلحانه برخی گروه‌ها و به دنباله آن آغاز جنگ ناخواسته کشور را وارد یک فضای امنیتی ـ پلیسی کرد که طبیعی بود.

چالش دید پلیسی و عدم چاره‌ای برای برون‌رفت از آن

او بیان کرد: اما پس از جنگ و در دهه‌های پس از آن همچنان این دید امنیتی در سطح حاکمیت باقی ماند و به هرچیزی به دید موضوع و سوژه امنیتی و اطلاعاتی نگریست، به عبارتی حاکمیت که در دهه ۶۰ به حق و به درستی دید امنیتی به شرایط داشت و این محصول شرایط آن زمان بود، در سال‌های بعد نتوانست راه برون‌رفتی برای خود بیابد و همین موضوع تبدیل به یک پاشنه آشیل و نقطه ضعفی برای حاکمیت ایران شد تا مخالفانش از آن استفاده کنند. به طور مثال پس از دوران جنگ و روی کار آمدن مرحوم هاشمی، دولت سازندگی قرار بود که دست به ترمیم و آبادانی کشور بزند، اما پس از گذشت مدتی و وجود برخی انتقادات نسبت به تصمیمات کلان حاکمیتی نقدهایی متوجه آقای هاشمی شد که واکنش به این نقدها و مطالبات دانشجویی برخورد امنیتی و پلیسی بود، به شکلی که این نوع برخورد در دولت‌های بعدی هم به مثابه یک رویه جا افتاده دنبال شد تا آن جریانات پر جنب و جوش دانشجویی کمر‌رنگ‌تر شود. به عقیده من ما باید به آن فضای تکثرگرای فکری در سال‌های اول انقلاب برگردیم.

تبدیل نقد سیاسی به نقد علمی

استاد مطالعات تاریخ معاصر ایران اشاره کرد: این اتفاقات و برخوردها در شرایطی رخ داد که رهبری معظم تأکید بر این داشتند که نقد‌های «سیاسی» مورد استفاده و بهره قرار گیرند و به نقدهای «علمی» و در راستای منافع کشور تبدیل شوند. علت این نوع رویکرد این است که در نقد صرفاً سیاسی چیزی که اهمیت دارد منافع طیف‌ها و گروه‌های سیاسی است منتها در رویکرد علمی در انتقادات به دولت فضا عمیق‌تر و جدی‌تر می‌شود به طوری که می‌تواند منافع همگانی را دنبال کند. به نظر من دانشجویان بهترین فرصت و منبع هستند تا بتوانیم از نقدهای سیاسی آن‌ها  نقدهای علمی و نافع استخراج کنیم و نتایجی را به دست آوریم که به نفع جامعه است.

دانشجو موتور محرک برای ایجاد تغییرات

فخرزاده گفت: درباره چرایی این ادعا باید گفت اولاً‌، دانشجو آزاد و رها از هرگونه قید و بند و ملاحظات اداری است. او کسی است که بدون درگیر شدن در سیستم خاصی قصد دارد تا اهداف و آرمان‌های خویش را دنبال کند. ثانیاً دانشجو قدرت تشخیص خوبی در شناسایی دلسوزان جامعه دارد، حتی اگر سقف نقد و انتقادات او علمی نباشد، توانایی تشخیص را دارد. ثالثاً دانشجو، مترجم نقدها  نظرات فنی و علمی اساتید هستند، به عبارتی شاید یک استاد چندان ارتباط فراگیر و مستقیم با توده‌های اجتماعی نداشته باشد، در این بین کسی که می‌تواند از طرق مختلف مثل برپایی همایش، مناظره، اجلاس و... حرف اساتید را به مردم برساند دانشجو است، به عبارت بهتر و دقیق‌تر دانشجو حلقه واسط بین نخبگان و عامه مردم است.

همانطور که بیان شد متأسفانه ما از این ظرفیت استفاده لازم را نبردیم تا بتوانیم اصلاح ساختار را با هزینه و دردسر کمتری پیگیری کنیم. باید دقت شود کسی که خود در ساختار هضم شده نه توان و نه میل تغییر را دارد، در چنین شرایطی یکی از جدی‌ترین موتورهای محرک تغییر و تحولات سیاسی دانشجو است. 

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: سعید فخرزاده حکمرانی نوین جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۸۶۱۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ببینید | تجلیل از نخبگان جامعه کار و تولید استان البرز

تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

دیگر خبرها

  • بالگردها در آسمان، پلیس روی زمین؛ حلقه فشار بر دانشگاه‌های آمریکا سخت‌تر می‌شود
  • ردادی: مردم با حضور در انتخابات مجلسی قوی را رقم بزنند
  • ببینید | تجلیل از نخبگان جامعه کار و تولید استان البرز
  • حامیان شعار زن، دختران دانشجو را در کف خیابان لگدمال می‌کنند
  • وحدت نیرو‌های انقلاب رمز عبور از تهدیدات است
  • تک‌روی و سهم‌خواهی به نظام و مردم آسیب می‌زند
  • محسن رضایی: سهم‌خواهی به نظام و مردم آسیب می‌زند
  • محسن رضایی: تک‌روی و سهم‌خواهی به نظام و مردم آسیب می‌زند
  • انقلاب اسلامی تبلور مکتب سیاسی امام صادق(ع)
  • بدجوری دل درد گرفتیم